تولد 30 سالگی مبارک ، کشتن سخت است

تولد 30 سالگی مبارک ، کشتن سخت است
بررسی ها | 12/02/2020 | توسط نانی کبرتی

آیا می دانید چه چیز دیگری متوجه شدم؟
ما هرگز کلاسیک استیون سیگال را بررسی نکرده ایم.
هرگز. در یازده سال
مدتی موارد جدید را تحت پوشش قرار دادیم ، سپس آنها را به صورت اصولی درآوردم و وقتی مسافت پیاده روی استیون کمتر از مسافتی بود که من طی کردم تا از قفسه به پخش کننده Bluray برود ، متوقف شدم.
اما کلاسیک صفر ، به استثنای بدشانسی در میان یخ ها که قطعه منتشر نشده کمیاب و گرانبهایی از من است که در صفحات کتابچه راهنمای سینمای رزمی ظاهر می شود (مطبوعات مجیک ، 2017).
شاید بعضی از شما متوجه شده باشید و فکر می کنید که برای تهیه یک مونوگرافی خواستار آن است ، اما نه ، بعضی اوقات باید اعتراف کنید که شخص دیگری قبلاً کار بیش از شایسته ای انجام داده است و شخص دیگری Vern with Seagalogy است.
اما در 9 فوریه ، Hard to Kill او 30 ساله شد و احتمالاً فقط من و ورن آن را به خاطر آوردیم.
Hard to Kill دومین فیلم استیون سیگال است و اگر از من بپرسید شاخص ترین کلاسیک وی است.
دام در دریای آزاد سطح ورودی کلاسیک اوست: غیرمعمول ، حداقل 51٪ با بودجه ای بالاتر از حد معمول ، توسط کارشناسی بسیار اندرو دیویس و دو شرور سرریز مانند گری بوزی و تامی لی جونز پشتیبانی می شود. عدالت به هر قیمتی ، افراط کلاسیک اوست: مضامین استاندارد او ، به غم و اندوه تبدیل شده است. بدشانسی در یخ ، سندرم قدرت مطلق او در مقدار بی سابقه ای از استروئیدها (و توهم زا) است که متأسفانه یک تک است ، که در تنها لحظه ممکن شلیک شده است با مقادیر زمان و فرصت طلبی برابر با زمانی که آلوارو رکوبا تنها پیوند فوری را پیدا کرده است تصور اختلالی ممکن است که در آن خواستار بالاترین دستمزد در سری A بدون خندیدن است.
کشتن سخت کلاسیک اوست: استیون سیگال متوسط ​​، خالص ، قابل دسترس ، روان مانند روغن ، آنقدر جامد که توانایی پرداخت یک ضمانت مانند ویلیام سدلر را دارد و به او می گوید "این بار صحنه را به زحمت نکشید و بلعید ، نیاز".

(سپس توضیح خواهم داد)

روزی را به یاد دارید که فهمیدید شین بلک همه فیلم هایش را در کریسمس تنظیم می کند؟
آیا چیز خیلی خوبی پیدا نکرده اید ، یک عادت نویسنده که می تواند به سایه هایی که در غیر این صورت ناشناس می مانند ، رنگ و شخصیت ببخشد؟
آیا از آن لحظه شروع نکردید که عملاً همیشه در هر فیلم از کسی به آن توجه کنید و خود را به پس زمینه های جشن تعمیم دهید؟ و هر بار که اتفاق می افتد ، برای فکر کردن "خوب ، این جزئیات سطح بیشتری از خواندن را اضافه می کند که عمق می بخشد و نشانه جاه طلبی روایی است"؟
سپس فهمیدید که همین ترفند کریسمس در بسیاری از کلاسیک های بزرگ دیگر جاودانه نیز به کار رفته است.
در Invasion USA ، با چاک نوریس ، برای ظلم به بیرحمی بی احترامی تروریست ها.
در سلاح غیر متعارف ، با Dolph Lundgren ، برای خط کشی یک موازی مسخره آمیز کریستولوژیکی با هبوط بر روی زمین از یک شرور بیگانه.
در Die Hard ، با بروس ویلیس ، بهانه کاملاً عملی لازم برای توجیه نیمه خالی بودن ساختمان و شخصیت اصلی آن در تعطیلات است.
Hard to Kill توسط استیون مک کی نوشته شده است که تنها فیلمنامه قبلی او "جادوی کریسمس" بود.
ناگفته نماند که این فیلم در شب اسکار تنظیم می شود.

به نظر شما خنده دار نیست که فیلمی در 9 اسفند ، همان روزی که در واقع آخرین شب اسکار اتفاق افتاد ، در تاریخ 9 فوریه 30 ساله شود؟
نه من: واضح است که آکادمی آن را می دانست و می خواست بی احترامی کند.
و آنطور که به نظر می رسد بی اهمیت نیست: شب اسکار 1990 در 26 مارس برگزار شد (این پیروزی A spasso con Daisy بود) ، بنابراین به نظر من بسیار خوب است که امسال آنها تصمیم گرفتند تاریخ را برای ادای احترام به یکی از عزیزانی که در مورد آنها صحبت می کند ، و من انتظار دارم که وقتی 20 مه 2024 سی امین سالگرد A Blunt Bullet 33 و 1/3 را جشن می گیرد - The Final اهانت ، همین کار را انجام دهند.
در هر صورت ، استیون مک کی راهی نیست که بدون هیچ دلیلی در این جزئیات بیندازید: شب اسکار یک روایت خوب را ارائه می دهد موازی با این واقعیت که وقتی ما با میسون استورم - پلیس قائم با بازی استیون سیگال - روبرو می شویم ، سال 1983 است و او دوربین فیلمبرداری برای فیلمبرداری از یک رویداد غیرقانونی سایه بان با مهارت و استعداد نامزد خود اسپیلبرگ (که به طور دقیق آن شب ، 11 آوریل ، از محبوب ترین های کارگردان ET بود ، در دست داشت اما به ریچارد آتنبورو از گاندی)
این موازی بلافاصله توسط خود استیون اعلام می شود که می گوید "بیا ، من اسکارهایم را از دست می دهم" (ما هرگز نخواهیم فهمید که او برای چه کسی تشویق می کند) ، و سپس توسط تبادل نظرهای مختلف گفتگوی خنده دار تا حد مرگ کاهش داده می شود ، و ویدیوی طوفان به دلایل مختلف مهم خواهد شد :
* شواهد قریب به اتفاق از قاچاق سایه دار یک فرد غیر مشکوک قدرتمند است که تحولات بعدی توطئه را تحریک خواهد کرد.
* فیلمی است که ویلیام فریدکین را برای Vivere e m الهام می بخشد